- فرهنگ امنیتی در سازمان چیست؟
- چرا فرهنگ امنیتی در سازمان مهمتر از صرفاً مقررات است؟
- گام اول: تعهد واقعی مدیریت به فرهنگ امنیتی در سازمان
- گام دوم: سیاستها و رویههای ساده، شفاف و قابل اجرا
- گام سوم: آموزش مستمر و جذاب برای همه کارکنان
- گام چهارم: مشارکت و گزارشدهی بدون ترس
- گام پنجم: اندازهگیری و پایش مستمر فرهنگ امنیتی در سازمان
- ۵ اشتباه رایج سازمانها در فرهنگ امنیتی
- نقش شرکتهای حفاظتی در تقویت فرهنگ امنیتی در سازمان
- جمعبندی: فرهنگ امنیتی در سازمان یک پروژه یکباره نیست
- سوالات متداول
بسیاری از سازمانها برای امنیت، دستورالعمل، آییننامه و چکلیست دارند؛ اما هنوز با یک مشکل تکراری روبهرو هستند: حادثههای کوچک و بزرگ که ریشه آن در رفتارهای روزمره افراد است. راهحل واقعی فقط نصب دوربین یا استخدام نگهبان نیست؛ بلکه ساختن فرهنگ امنیتی در سازمان است؛ فرهنگی که در آن، امنیت از «وظیفه یک واحد خاص» به «مسئولیت همه کارمندان» تبدیل میشود.
در این مقاله، به زبان ساده میبینیم فرهنگ امنیتی در سازمان دقیقاً چیست، چرا تا این حد مهم است و با چه گامهایی میتوان آن را در عمل ایجاد و تقویت کرد.
اگر میخواهید بدانید این رویکرد در عمل چگونه به خدمات امنیتی تبدیل میشود، خدمات حفاظتی پارسامهر تصویری کامل از راهکارهای ما برای سازمانها ارائه میدهد.
فرهنگ امنیتی در سازمان چیست؟
وقتی از فرهنگ امنیتی در سازمان صحبت میکنیم، منظورمان فقط داشتن چند قانون روی کاغذ نیست؛ بلکه مجموعهای از باورها، ارزشها، عادتها و رفتارهای مشترک است که تعیین میکند افراد در موقعیتهای مختلف مرتبط با امنیت چطور فکر کنند و چه واکنشی نشان بدهند.
در یک سازمان با این نگرش مدیریتی قوی:
- کارکنان امنیت را مزاحم کار خود نمیبینند، بلکه آن را بخشی از کیفیت کار میدانند.
- رفتارهای ناایمن و پرخطر «عادی» محسوب نمیشود.
- افراد بدون ترس از سرزنش، موارد مشکوک و نقصهای امنیتی را گزارش میکنند.
- مدیران در عمل نشان میدهند که امنیت برایشان اولویت است، نه فقط در شعار.
چرا فرهنگ امنیتی در سازمان مهمتر از صرفاً مقررات است؟
داشتن آییننامه و دستورالعمل لازم است، اما کافی نیست. بسیاری از حوادث زمانی رخ میدهد که:
- افراد «بهخاطر عجله» یا «چون همیشه همینطور بوده»، مقررات را نادیده میگیرند.
- کسی نقص یک قفل، درِ باز یا دوربین خراب را جدی نمیگیرد.
- کارکنان فکر میکنند امنیت فقط وظیفه واحد حراست یا نگهبان است.
در چنین فضایی، حتی بهترین تجهیزات هم نمیتواند جلوی خطای انسانی را بگیرد. اما وقتی فرهنگ امنیتی در سازمان شکل بگیرد، افراد خودشان مراقب هستند که قوانین اجرا شود، نقصها گزارش شود و رفتارهای ناایمن تکرار نشود.
گام اول: تعهد واقعی مدیریت به فرهنگ امنیتی در سازمان
بدون حمایت مدیریت ارشد، صحبت از فرهنگ امنیتی در سازمان بیشتر شبیه شعار خواهد بود. کارکنان خیلی سریع تشخیص میدهند که مدیران چه چیزی را واقعاً جدی میگیرند و چه چیزی را فقط روی کاغذ میخواهند.
برای نشان دادن تعهد واقعی مدیریت به فرهنگ امنیتی:
- امنیت در جلسات مدیریتی، گزارشهای ماهانه و شاخصهای عملکرد (KPI) دیده شود.
- تصمیمهای عملی کسبوکار (مثلاً کاهش هزینهها) به بهای تضعیف امنیت گرفته نشود.
- مدیران خودشان در آموزشها، مانورها و بازدیدهای امنیتی حضور داشته باشند.
- در ارزیابی عملکرد مدیران میانی، بخشی به «رفتار و نتایج مرتبط با امنیت» اختصاص یابد.
گام دوم: سیاستها و رویههای ساده، شفاف و قابل اجرا
هیچ فرهنگ پایداری بدون چارچوب روشن شکل نمیگیرد. فرهنگ امنیتی در سازمان هم نیازمند سیاستها و رویههای مشخص است؛ اما این سیاستها باید:
- به زبان ساده و قابل فهم نوشته شوند، نه فقط با اصطلاحات پیچیده حقوقی و فنی.
- برای موقعیتهای واقعی محل کار نوشته شوند؛ نه صرفاً نسخه کپی شده از یک استاندارد عمومی.
- بهروز باشند و با تغییر شرایط، فناوری و نوع تهدیدها اصلاح شوند.
- بهصورت عملی و با مثال برای کارکنان توضیح داده شوند.
گام سوم: آموزش مستمر و جذاب برای همه کارکنان
یکی از پایههای اصلی فرهنگ امنیتی در سازمان، آموزش است؛ اما نه آموزشی که فقط یکبار در ابتدای استخدام برگزار شود و بعد فراموش شود. آموزش مؤثر باید:
- دورهای و تکرارشونده باشد (مثلاً سالانه یا ششماهه).
- متناسب با نقش افراد طراحی شود؛ نگهبان، کارمند اداری، مدیر، نیروهای شیفت و…
- از مثالهای واقعی، سناریوهای عملی و حتی مانور استفاده کند.
- فراتر از «حفظ کردن قوانین» باشد و روی درک ریسک و تصمیمگیری درست تمرکز کند.
در یک سازمان با فرهنگ امنیتی قوی، کارکنان میدانند در مواجهه با فرد مشکوک، درِ باز، آلارم، یا حادثه ناگهانی دقیقاً چه اقداماتی باید انجام دهند.
برای سازمانهایی که میخواهند آموزش را به بخش جدی فرهنگ امنیتی خود تبدیل کنند، استفاده از دورههای آموزش نگهبان و دورههای حفاظت فیزیکی پارسامهر میتواند به استانداردسازی مهارتها و رفتارهای امنیتی کمک کند.
گام چهارم: مشارکت و گزارشدهی بدون ترس
تا زمانی که کارکنان از گزارش نقصها یا رفتارهای ناایمن میترسند، فرهنگ امنیتی در سازمان واقعی نخواهد شد. اگر هر گزارشدهندهای احساس کند ممکن است بهخاطر «حاشیه درست کردن» یا «ایجاد دردسر» سرزنش شود، ترجیح میدهد سکوت کند.
برای تشویق گزارشدهی:
- سازوکار ساده و مشخصی برای ثبت گزارشها (فرم، اپلیکیشن، شماره تماس) تعریف کنید.
- امکان گزارش ناشناس برای موارد حساس فراهم کنید.
- بهجای سرزنش، از کسانی که رفتار ناایمن را گزارش میکنند قدردانی کنید.
- نتیجهی رسیدگی به گزارشها را به اطلاع کارکنان برسانید تا ببینند گزارشها جدی گرفته میشود.
گام پنجم: اندازهگیری و پایش مستمر فرهنگ امنیتی در سازمان
چیزی که اندازهگیری نشود، بهسختی بهتر میشود. برای اینکه بدانیم فرهنگ امنیتی در سازمان در چه وضعیتی است و آیا در حال پیشرفت هستیم یا نه، باید شاخصهایی تعریف کنیم.
نمونهای از شاخصهای قابل اندازهگیری:
- تعداد حوادث ثبتشده در هر ماه یا هر سال.
- تعداد «نزدیکبهحادثه»هایی که قبل از تبدیل شدن به حادثه جدی گزارش شدهاند.
- میزان مشارکت کارکنان در دورهها و مانورهای امنیتی.
- نتایج نظرسنجیهای دورهای درباره احساس امنیت و اعتماد به سیستم حفاظتی.
۵ اشتباه رایج سازمانها در فرهنگ امنیتی
در مسیر ساختن فرهنگ امنیتی در سازمان، برخی اشتباهها بسیار رایج است:
- فرض اینکه «چون تا حالا اتفاقی نیفتاده، پس امنیت ما خوب است».
- سپردن تمام مسئولیت امنیت فقط به واحد حراست یا نگهبانان.
- برگزاری آموزشهای تئوری بدون تمرین، سناریو و مانور واقعی.
- بیتوجهی به گزارشهای کوچک و ظاهراً کماهمیت کارکنان.
- عدم بازخورد به کارکنان درباره اقداماتی که بعد از گزارشها انجام شده است.
نقش شرکتهای حفاظتی در تقویت فرهنگ امنیتی در سازمان
بسیاری از سازمانها برای تقویت فرهنگ امنیتی در سازمان از تجربه و خدمات شرکتهای حرفهای حفاظتی استفاده میکنند. نقش این شرکتها فقط تأمین نگهبان یا نصب تجهیزات نیست؛ بلکه میتوانند:
- در ارزیابی ریسک و طراحی سیاستها و رویههای امنیتی کمک کنند.
- برای سطوح مختلف کارکنان، دورههای آموزشی و مانورهای عملی برگزار کنند.
- در تحلیل حوادث و پیشنهاد اصلاحات ساختاری در سازمان مشارکت داشته باشند.
- با دید بیرونی، نقاط کوری را که از چشم مدیران داخلی پنهان مانده، شناسایی کنند.
در بسیاری از پروژهها، نقطه شروع همکاری با یک شرکت حرفهای، طراحی طرح حفاظت فیزیکی و استقرار نیروهای حراست است و سپس آموزش، مانیتورینگ و بهبود مستمر، فرهنگ امنیتی در سازمان را تقویت میکند.
جمعبندی: فرهنگ امنیتی در سازمان یک پروژه یکباره نیست
ساختن این رویکرد سازمانی شبیه راهاندازی یک پروژه کوتاه مدت نیست که با یک دوره آموزشی یا نصب چند دوربین تمام شود. این فرهنگ، نتیجه ترکیب تعهد مدیریت، سیاستهای شفاف، آموزش مستمر، مشارکت کارکنان و پایش مداوم است.
هرچه کارکنان بیشتر احساس کنند امنیت، بخشی از هویت حرفهای آنها و ارزش مشترک سازمان است، کمتر شاهد رفتارهای ناایمن و حوادث پیشبینینشده خواهیم بود. نقطه شروع میتواند همین امروز باشد؛ با یک گفتوگو جدی در مدیریت، یک بازنگری در رویهها و یک برنامه روشن برای تقویت فرهنگ امنیتی در سازمان.


بدون نظر